سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، دوست دارد که بنده اش درباره گناه بزرگ از او [بخشش] بخواهد، و بنده ای را که گناه کوچک راسبُک شمارد، دشمن می دارد . [امام صادق علیه السلام]

زرنگ

تنها 7 آیه قرآن با کلمه " سلام " (دقیقا با خود کلمه " سلام " آغاز می شود  نه " وسلام " و ..... )شروع می شود که به هفت سین قرآنی معروف است ، می توان این هفت آیه را با زعفران بر روی یک ظرف چینی نوشته و سر سفره هفت سین قرار داد . پس از تحویل سال آن ظرف را با آب شسته و با آب آن شربت درست کرده و مقداری از آن را برای تبرک خانه و شفای چسمی و روحی میل فرمایید . التماس دعا
1-سوره رعد آیه 24 : سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار
2-سوره یس آیه 79 : سلام قولا من رب الرحیم
3-سوره صافات آیه 79 : سلام علی نوح فی العالمین
4- سوره صافات آیه 109 : سلام علی ابراهیم
5-سوره صافات آیه 120 : سلام علی موسی و هارون
6-سوره صافات آیه 130 : سلام علی آل یاسین
7-سوره قدر آیه 5 : سلام هی حتی مطلع الفجر



سیدمحمدجوادقوام ::: چهارشنبه 87/12/28::: ساعت 1:2 عصر

اگر کسى براى اصلاح و متحوّل کردن جامعه، از درون سوز نداشته باشد و مشتعل نباشد، محال است بتواند جامعه‏اى را مشتعل سازد. یکى از صفات برجسته انبیاى الهى سوز و گداز آنها براى هدایت و سعادت انسان‏هاست. یکى از ناسزاهایى که قدیمى‏ها به بعضى مى‏گفتند این بود: «اى بى درد!» پیداست که داشتن درد و سوز، خود یک کمال است و بى دردى یک درد بزرگ است!

خداوند در اوصاف پیامبرش مى‏فرماید: «حریص علیکم» او نسبت به شما سوز دارد و براى ایمان شما حرص مى‏خورد و در جاى دیگر خطاب به پیامبر مى‏فرماید: «لعلّک باخع نفسک الا یکونوا مؤمنین» شاید خویشتن را هلاک کنى که چرا آنها ایمان نمى‏آورند.

همچنین در سوره طه مى‏فرماید: «طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقى»؛ اى پیامبر! ما قرآن را بر تو فرو نفرستادیم که این همه خود را به زحمت بیندازى !

آرى، سوز و گداز دینى از اوصاف انبیا و اولیاست و نه تنها براى آنها که براى هر مسلمانى لازم است. یک طلبه و یک دانشجو اگر بسوزد، دانشگاه و حوزه و جامعه را مى‌تواند متحوّل کند.

البته سوز هم باید از روى اخلاص باشد، دکّان نباشد! هر پیرو پیامبرى باید ببیند کجاى کار معطّل مانده است، آستین‏ها را بالا بزند و کار را انجام دهد. به نوع کار، پستى و شرافت ظاهرى آن نباید نگاه کرد. کارى که بر روى زمین مانده است باید با نیّت پاک و خالص انجام داد.




سیدمحمدجوادقوام ::: شنبه 87/11/12::: ساعت 1:41 عصر

رسول ‏خدا صلى الله علیه و آله هنگام رو به ‏رو شدن با مشکلات، اهل طرح و ابتکار و صداقت بود، در تاریخ مى‏خوانیم: قبایل عرب دست به دست هم داده، کعبه را تجدید بنا نمودند ولى همین که کار به نصب حجرالاسود رسید هر قبیله‏اى بر دیگرى پیشى مى‏گرفت تا این سند افتخار به نام او ثبت شود. در این باره گفتگوها به خشونت انجامید و زمینه‏اى براى درگیرى پیدا شد.

شخصى گفت: به جاى درگیرى صبر مى‏کنیم و اولین شخصى که از درِ مسجدالحرام وارد شد او را حَکم و داور قرار مى‏دهیم. ناگاه دیدند که حضرت محمد صلى الله علیه و آله وارد شد، او را حکم و داور قرار دادند. پیامبر صلى الله علیه و آله دستور داد پارچه‏اى آوردند و حجرالاسود را در میان آن نهادند و از تمام قبایل افرادى گوشه پارچه را گرفته، نزدیک کعبه آوردند، سپس شخص رسول‏الله صلى الله علیه و آله با دستان مبارکش حجرالاسود را برداشتند و در جاى خود نصب فرمودند و به غائله خاتمه دادند.




سیدمحمدجوادقوام ::: جمعه 87/11/11::: ساعت 12:42 عصر

خداوند به حضرت موسى‏ مى‏فرماید: «اقم الصلوة لذکرى»  براى یاد من نماز به پا دار.


نماز، ذکرى است زبانى وقلبى، با روشى مخصوص و شیوه‏اى ابتکارى که اعضاى بدن از موى سر تا نوک پا در آن نقش دارند. هنگام وضو، هم روى سر را مسح مى‏کنیم و هم روى پا را، هنگام سجده هم پیشانى بر زمین نهاده مى‏شود هم انگشت پا، در طول نماز هم زبان ذکر او مى‏گوید هم دل به یاد اوست. چشم‏ها باید خاشع باشد، کمر در رکوع خم شود، دست‏ها هنگام گفتن «اللَّه‏اکبر» بالا بیاید، گردن، صاف ودر رکوع کشیده شود، به هر حال در نماز همه اعضا به نحوى در خدمت یاد خدا هستند.




سیدمحمدجوادقوام ::: جمعه 87/11/11::: ساعت 12:38 عصر

وقتی که رسول خدا (ص) وارد مدینه منوره شدند و پرچم اسلام را بلند کردند, شخصی به نام عبدالله ابی که یکی از دشمنان سرسخت پیامبر اسلام بود بر ان حضرت حسد برد ومی خواست حضرت را به قتل برساند . عبدالله, حضرت واصحاب حضرت را به منزلش دعوت کرد وغذای مسمومی را ترتیب داد.

جبرئیل به رسول خدا (ص) خبر داد.

همینکه غذا حاضر شد رسول خدا (ص) فرمودند: یا علی دعای پر منفعت را بر این غذا بخوان . علی(ع) دعا را خواندند .

بسم الله شافی, بسم الله الکافی, بسم الله الذی لا یضر مع اسمه شیء ولا داء فی الارض ولا فی السماء وهو سمیع العلیم.

وقتی دعا خوانده شد همه غذا را خوردند وسیر شدند وضرری به انها نرسید با صحت وسلامتی برخواستند ورفتند.

وقتی که عبدالله ابی این صحنه را دیدگمان کرد اشپز فراموش کرده وسم را داخل غذا نکرده,عبدالله رفت وتمام رفقایش را جمع کرد واز غذا خوردند همه به جنهم رسیدند .

 




سیدمحمدجوادقوام ::: پنج شنبه 87/11/10::: ساعت 2:4 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 0


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :8712
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<